.

اقا يه چند روزي بود غذا نميخوردم داداشم اومد بهم گفت: اگه غذا بخوري بهت يه چي ميدم. منم زود باور غذامو خوردم. بعد گفت: اون چيزه ام قراره برات خواستگار بياد منو ميگي سري لباسمو پوشيدم رفتم بيرون داداشم گفت كجا؟گفتم درس دارم برم خونه ي دوستم ميخوام با دو ستم درس بخونم . ادم اين همه فك بزنه غذا بخوره اخرش اين:|





تاريخ : سه شنبه 15 بهمن 1398 | 11:0 | نویسنده : اي.لين |
.: Weblog Themes By VatanSkin :.